رأی شماره 88 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری،

رأی شماره 88 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری،

رأی شماره 88 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع نحوه برخورداری اشخاص از حقوق مالکانه در تعیین وضعیت اراضی و املاک واقع در طرح های دولتی و شهرداری ها

تاریخ دادنامه: 9/2/1392  شماره دادنامه: 88        کلاسه پرونده: 88/1004
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: رئیس سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعـارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردش کار: رئیس سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران به موجب نامه شماره 57908/940ـ 1/7/1388 اعلام کرده است که:
احتراماً، بدین وسیله با جلب نظریه آن عالی مقام به پرونده کلاسه 11/80/1028 مطروح در شعبه یازدهم آن دیوان که منجر به صدور دادنامه شماره 1118ـ 28/9/1383 از شعبه 6 تجدیدنظر مبنی بر تأیید دادنامه شماره 2346ـ 26/12/1381 تحت کلاسه 11/80/1028 که منجر به محکومیت این سازمان به واگذاری نصاب مالکانه ورثه مرحوم حسن هدری گردیده است به استحضار می رساند:
1ـ پلاک ثبتی 349 فرعی از 28 اصلی بخش 11 تهران طی رأی کمیسیون ماده 12 قانون اراضی شهری ( مصوب سال 1361) به شماره 2884/ک ـ 9/8/1362 در زمان حاکمیت قانون مذکور موات تشخیص داده شده و به لحاظ عدم اعتراض در مهلت قانونی از قطعیت شرعی و قانونی برخوردار گردیده است.
2ـ در راستای تثبیت مالکیت دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به اراضی موات که به استناد اصل چهل و پنجم قانون اساسی این گونه اراضی جزء انفال و ثروت عمومی محسوب گردیده و در جهت استیفای حقوق و مصالح ومنافع عامه و به تجویز ماده 62 آیین نامه اجرایی قانون اراضی شهری نسبت به اخذ سند مالکیت رسمی دولت اقدام گردیده است.
3ـ متعاقباً با اتکای به مواد 8 و 6 قانون اراضی شهری و با جری تشریفات مقتضی اداری آن نسبت به اعاده نصاب مالکانه مدنظر قانونگذار و در زمان اعمال قانون موصوف از عین ملک نه ملک دیگری اقدام گردیده است به عبارتی عین ملک پس از تشخیص نوعیت و در حد متراژ قانونی نصاب مالکانه زمان اجرای قانون اراضی شهری در (شهر تهران) و بدون هرگونه دخل وتصرفی عیناً اعاده گردیده است.
4ـ النهایه اقدامات این سازمان چه در زمان صدور نظریه و چه در زمان اعاده مالکیت اساساً مشمول اطلاق کلمه واگذاری نمی باشد و تشخیص نوعیت و غیره بر اساس قوانین مذکور بوده است.
5ـ با اوصاف مذکور و در راستای تنظیم سند رسمی به نام شکات، این سازمان مبادرت به معرفی تجدیدنظر خواندگان دعاوی مذکور ( ورثه مرحوم حسن هدری جهان) از طریق صدور معرفی نامه های شماره 12217/ک وـ 19/3/1377 و 23292ـ 7/6/1377 و 16183/921ـ 7/3/1384 به دفترخانه 494 تهران نموده است به نحوی که حتی به نام احد از ورثه به نام خانم آمنه هدری جهان طی سند رسمی و سایر مالکان مشاع و غیرورثه نامبرده در متراژ دیگر پلاک مذکور انتقال رسمی به عمل آمده است و قانوناً ملک مذکور از ید مالکانه این سازمان نسبت به میزان سهمی انتقالی و معرفی شده خارج گردیده است که این اقدامات اساساً در راستای احقاق حقوق قانونی ادعایی شکات و اجرای دادنامه های معترضٌ عنه و حتی قبل از صدور آنها بوده و صورت گرفته است و لذا صدور حکم مجدد به محکومیت این سازمان به واگذاری و اعاده نصاب مالکانه موضوعیت شرعی و قانونی نداشته است.
6ـ علی ای حال ورثه مرحوم حسن هدری جهان مبادرت به تقدیم شکایت علیه این سازمان درخصوص مطالبه مجدد نصاب مالکانه به جهت قرار گرفتن ملک ایشان در طرح ادعایی شهرداری نموده اند و اساساً از بدو امر به لحاظ عدم طرح دعوا و شکایت به طرفیت شهرداری که مجری و دستگاه تملک کننده ملک موصوف محسوب می گردد مشکلات عدیده و فراوانی برای این سازمان فراهم آورده و با تأسف بیشتر این که به دفاعیات این سازمان و مدارک تقدیمی توجهی نگردیده است چرا که به استناد ماده 1 لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه های عمومی و عمرانی و نظامی دولت مصوب شورای انقلاب ( 17/11/1358) و قانون جدید تصویبی الحاق یک تبصره به ماده 1 لایحه مذکور مصوب سال 1388 و ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرح های دولتی و شهرداری ها مصوب سال 1367 و همچنین ماده 10 آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری (مصوب سال 1371) دستگاه مجری طرح و در مانحن فیه «شهرداری محل اجرای طرح» قانوناً مکلف به پاسخ گویی به ادعای شکات در خصوص اعطای زمین معوض یا قیمت آن به میزان و احتساب نصاب مالکانه ملکی ایشان بوده و می باشد.
7ـ خوشبختانه اکثریت غالب شعب آن دیوان به دفاعیات موجه و مستدل و مستند این سازمان توجه و اشراف داشته اند و مبادرت به صدور آراء متعدد مبنی بر محکومیت شهرداری به پرداخت معوض اراضی موضوع طرح تملک یا پرداخت وجه آن به مالک یا مالکان نموده اند و بر این اساس موضوع شکایت شکات را اصولاً متوجه این سازمان به لحاظ مسؤولیت قانونی شهرداری و عدم دخالت در وقوع و اجرای طرح تملک ندانسته و رأی به رد شکایت صادر فرموده اند.
8 ـ مؤید موضوع امر آراء صادر شده از شعب 31ـ 29ـ28ـ27 و 26 به ترتیب دادنامه های شماره 3088ـ 2133ـ 1291ـ 3088ـ 1774ـ 30 به ضمیمه پیوست جهت ملاحظه تقدیم است که در تمامی موارد و شکایات مطروحه در راستای پذیرش دفاعیات این سازمان منجر به محکومیت شهرداری مربوطه و رد شکایت به طرفیت این سازمان گردیده است. به نظر می رسد رأی معترضٌ عنه در تناقض آشکار با آراء اخیرالذکر و مغایرت کامل با قوانین و مقررات مربوط اصدار یافته و از این طریق موجبات تضییع حقوق این سازمان و بیت المال را فراهم آورده است.
9ـ تعبیر و تفسیر نادرست و غیرصحیح و موسع از قوانین از جمله ماده 10 آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری و ماده 28 آیین نامه مذکور سر منشاء مشکلات چه در مراحل مختلف رسیدگی و چه در مرحله اجرایی بوده و می باشد از کلمه واگذاری و زمان وجود طرح حاصل شده است و اساساً این سازمان همواره و به کرّات و به دفعات اعلام و دفاع داشته که هیچ گونه واگذاری به عمل نیامده است و عبارت اعاده عین ملک از تعاریف مشخص قراردادهای واگذاری صراحتاً مجزی و تفکیک گردیده است و تبعاً صرف تعیین نوعیت از طریق کمیسیون ماده 12 این سازمان و تفسیر برداشت های متفاوت کلی از مفاد آراء مبهم و غیر مستند و الزام این سازمان به اعطای مجدد زمین دیگری غیر آنچه که در طرح شهرداری (مجری طرح و دستگاه تملک کننده) قرار گرفته است و آن هم در قالب موارد در مرحله اجرایی به نظر از موجبات تخطی و ماوراء مفاد آراء صادر شده در اجرای احکام صادر شده موجود و از جهات نقض آراء معترضٌ عنه محسوب می گردد که تاکنون امکان عملی اجرای حکم به لحاظ تعارضات مبانی صادر شده موجود را فراهم نیاورده است می باشد. لهذا بنا به مراتب و سایر جهات قانونی به استناد ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری ضمن درخواست طرح موضوع در هیأت عمومی دیوان جهت نقض آراء معترضٌ عنه (دادنامه های شماره 1118ـ 28/9/1383 صادر شده از شعبه 6 تجدیدنظر ـ 2346ـ26/12/1381 صادر شده از شعبه یازدهم) و جلوگیری از هرگونه سوء استفاده احتمالی از مواد قانونی آن دیوان از جمله ماده 37 مطابق قوانین و مقررات مربوط را دارد.
متعاقباً رییس سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران به موجب نامه شماره 93894/940ـ 13/9/1389 با ذکر توضیحاتی مشابه نامه قبلی، دادنامه شماره 1080ـ 19/4/1387 شعبه 7 دیوان عدالت اداری در پرونده شماره 86/7/1279 را با آرایی که شکایت را وارد ندانسته اند و در نامه قبلی به آنها اشاره شده بود مغایر اعلام می کند و رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار می شود.
گردش کار پرونده ها و خلاصه آراء به قرار زیر است:
1ـ آراء مربوط به وارد ندانستن شکایت
الف: شعبه 26 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 87/26/569 با موضوع دادخواست آقای محمدمهدی زرین قلم به طرفیت شهرداری تهران و سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است، به موجب دادنامه شماره 30ـ11/1/1388، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
خواسته شاکی اعلام استحقاق دریافت قیمت زمین به مساحت چهارصد مترمربع مشاع از پلاک ثبتی 295/46 واقع در بخش 11 تهران است که طبق اعلام شاکی، شهرداری ملک مذکور را در تصرف گرفته و تاکنون قیمت زمین و یا معوض آن را پرداخت نکرده است با توجه به محتویات پرونده و نظر به این که حسب ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک کشور و اختیار مالکیت اشخاص بر اساس آن و همچنین مطابق ماده واحده قانون وضعیت املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداریها مصوب سال 1367 پس از اعلام رسمی وجود طرح باید حداکثر ظرف مدت 18 ماه نسبت به انجام معامله قطعی و انتقال اسناد رسمی و پرداخت بها یا معوض آن طبق قوانین مربوط اقدام شود و به موجب قانون اصلاح تبصره یک ماده واحده مذکور مصوب سال 1380 در صورتی که اجرای طرح و تملک املاک واقع در طرح ظرف مدت 5 سال انجام نشود مالک از کلیه حقوق مالکانه مانند احداث یا تجدید بنا یا افزایش بنا و تعمیر و فروش و اجاره و رهن و غیره برخوردار خواهند بود و آراء وحدت رویه شماره 47ـ 25/2/1378 و 394ـ 1/12/1378 و 169ـ 27/5/1381 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مؤید همین مطلب است و بلاتکلیف بودن مالک هم با قاعده لاضرر و اصل الناس مسلطون علی اموالهم منافات دارد. لذا دادگاه با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه دفاع مشتکی عنه با وارد دانستن شکایت به استحقاق دریافت ثمن پلاک ثبتی فوق الذکر طبق قوانین مربوطه در حق شاکی رأی می دهد. رأی صادر شده به استناد ماده 7 قانون دیوان عدالت اداری قطعی است. و در خصوص شکایت شاکی به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی به لحاظ عدم توجه دعوا با استناد به ماده 84 و 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست صادر و اعلام می شود. ب: شعبه 27 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 27/85/2088 با موضوع دادخواست آقای اردوان داوران و خانم فرشته داوران به طرفیت شهرداری تهران و سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است، به موجب دادنامه شماره 1774ـ 16/5/1387، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص دعوای شکات به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران به خواسته مذکور چون طرف شکایت دخالتی در اجرای طرح نداشته است وفق مقررات ماده 10 آیین نامه فوق [آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری] مجری طرح باید معوض یا قیمت عادلانه ملک واقع در طرح را پرداخت کند لذا شکایت متوجه سازمان مسکن و شهرسازی نیست و به استناد ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد شکایت صادر و اعلام می شود. رأی دیوان قطعی است.
ج: شعبه 28 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره های 28/86/1124 و 28/86/171 با موضوع دادخواست آقایان هادی، محمدرضا و خانم فاطمه همگی بازوکار و آقایان افشین و اشکان کریمی به طرفیت شهرداری تهران و سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است، به موجب دادنامه شماره های 3088ـ 29/11/1387، 2878ـ 6/11/1387، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص دعوای شکات به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران به خواسته مذکور چون طرف شکایت دخالتی در اجرای طرح نداشته است وفق مقررات ماده 10 آیین نامه فوق [آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری] مجری طرح باید معوض یا قیمت عادلانه ملک واقع در طرح را پرداخت کند لذا شکایت متوجه سازمان مسکن و شهرسازی نبوده و به استناد ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد شکایت صادر و اعلام می شود. رأی دیوان قطعی است.
د: شعبه 29 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 29/87/1286 با موضوع دادخواست خانمها سیما و هما کیهان و خانم ملوک عراقی به طرفیت شهرداری تهران و سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است، به موجب دادنامه شماره 1291ـ 19/5/1388، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص دعوای شاکی علیه شهرداری منطقه 2 تهران نظر به این که حسب تصویر سند مالکیت پیوست دادخواست و سایر تصاویر منضم به آن و لوایح واصل از مراجع طرف شکایت و خصوصاً تصویر نامه شماره 4445ـ 10/9/1383 اداره کل حقوقی شهرداری تهران که به عنوان شهرداری منطقه 2 تهران ارسال شده است معادل 61/254 مترمربع زمین از پلاک 22364 فرعی از 502 اصلی تهران که در اجرای ماده 7 قانون زمین شهری به مرحوم آقای رضا کیهان مورث شکات واگذار شده است. در جریان طرح فضای سبز حاشیه بزرگراه شیخ فضل اله نوری از ناحیه شهرداری طرف شکایت تصرف شده است و با عنایت به این که مطابق ماده 10 آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری زمین موات که در اجرای ماده 7 قانون مذکور به مالک واگذار شده و مورد طرح قرار می گیرد دستگاه مجری طرح مکلف به واگذاری زمین معوض یا پرداخت قیمت عادلانه آن است و با عنایت به رأی وحدت رویه شماره 93ـ 27/3/1380 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مؤید این امر است. علی هذا به جهات مذکور شکایت شاکی علیه شهرداری وارد تشخیص و حکم به الزام شهرداری به واگذاری معوض زمین متصرفی و یا پرداخت قیمت عادلانه آن به شکات صادر و اعلام می شود. در مورد شکایت شکات علیه سازمان مسکن و شهرسازی تهران به لحاظ عدم توجه شکایت قرار رد آن صادر می شود. رأی دیوان قطعی است.
2ـ آراء مربوط به وارد دانستن شکایت
الف: شعبه یازدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 11/80/1208 با موضوع دادخواست آقای محسن هدری جهان و سایر ورثه مرحوم حسن هدری به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است به موجب دادنامه شماره 2346ـ26/12/1381، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
خواسته شکات به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران تخصیص و واگذاری حدنصاب مالکانه بر اساس ماده 7 قانون زمین شهری است که با توجه به اظهارات وکیل شکات به موجب دادخواست و مستندات ارائه شده و همچنین لایحه مورخ 27/1/1381 مدارک پیوست آن از جمله دلیل مالکیت مورث شکات به موجب نامه شماره 12217/ک دـ 19/3/1377 و اعلام سازمان مسکن و شهرسازی به واگذاری نصاب مالکانه به موجب نامه مذکور و اظهارات نماینده طرف شکایت در جلسه دیوان و با عنایت به این که از ناحیه طرف شکایت ایراد و دفاع مؤثر و موجه و مستندی به عمل نیامده است با وارد دانستن شکایت به الزام سازمان مسکن و شهرسازی به واگذاری نصاب مالکانه شکات حکم صادر و اعلام می دارد. رأی دیوان قطعی است.
ب: شعبه هفتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 86/7/1279 با موضوع دادخواست خانم ها سکینه، صغری، نرگس و جمیله شهرت همگی سلطانی درواری به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است به موجب دادنامه شماره 1080ـ 19/4/1387، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
ممنوعیت واگذاری اراضی در طرح به لحاظ غیرقابل استفاده بودن آن در غیر از مقصود مندرج در طرح خاص واگذاری به مالک یا غیر مالک نیست، بلکه این واگذاری یک عمل عبث و بلااثر است و هیچ حقی برای واگذار شونده و هیچ مزیتی به کسانی که مالک آن نیستند ایجاد نمی کند در نتیجه برگشت زمین که مطابق ماده 12 قانون زمین شهری موات تلقی شده است به مالک آن بدون آن که رأی صادر شده از کمیسیون ماده 12 از اعتبار ساقط شود فقط از این حیث صورت گرفته است که جز به منظور مندرج در طرح قابل استفاده نبوده است و واگذاری آن به استناد ماده 7 موجب رفع اثر از آثار صادر شده 28 نیست لذا استحقاق شاکی در دریافت معوض زمین که موات اعلام شده است و کماکان موات بودن آن معتبر است و نیز دارای شرایط مندرج در قانون جهت دریافت معوض است محرز و مسلم است، با وارد دانستن شکایت شاکی به الزام اداره طرف شکایت بر اعطای معوض پلاک مورد نظر حکم صادر و اعلام می شود. رأی دیوان قطعی است.
هـ: شعبه 31 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 31/86/591 با موضوع دادخواست آقای ابراهیم داورزنی و خانم ثریا داورزنی به طرفیت شهرداری تهران و سازمان مسکن و شهرسازی تهران و به خواسته الزام خواندگان به پرداخت بهای عادلانه زمینی که در اجرای مقررات اراضی شهری به آنها واگذار شده و در طرح شهرداری قرار گرفته است، به موجب دادنامه شماره 2133ـ 24/6/1387، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
در خصوص شکایت ابراهیم داورزنی و ثریا داورزنی به طرفیت شهرداری منطقه 15 تهران مبنی بر پرداخت بهای روز املاک پلاک ثبتی 28719/138 به شرح ستون خواسته با عنایت به مجموع محتویات پرونده و خصوصاً مفاد دادخواست شاکی و لایحه شماره 1917ـ 10/6/1387 طرف شکایت و سایر مندرجات پرونده به نظر وارد می رسد، زیرا اولاً: با توجه به این که ملک در طرح فضای سبز واقع شده است و عدم دفاع مؤثر شهرداری و با توجه به قاعده الناس مسـلطون علـی اموالهم و لزوم اختیار افراد بـر اموال خود ثانیـاً: از
آن جا که مقنن در حکم مقرر در ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرح های دولتی و شهرداری مصوب سال 1367 اصلاحیه 22/1/1380 بهره مندی حقوق مالکانه اشخاص را در صورت عدم اجرای طرح در مهلت قانونی تجویز کرده است که مفاد آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره های 79ـ 16/7/1383 و 394ـ 1/12/1378 و 169ـ 27/5/1381 که در جهت رعایت حرمت اعتبار مالکیت مشروع و قانونی اشخاص و آثار مترتب به آن صادر شده است دلالت بر صحت ادعای شاکی و غیرمؤثر بودن مدافعات طرف شکایت دارد. علی هذا بنا به مراتب فوق الاشعار به وارد دانستن شکایت در حد برخورداری از حقوق مالکانه حکم صادر و اعلام می دارد. رأی دیوان قطعی است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت می ‎ کند.
رأی هیأت عمومی
اولاً: از این حیث که شعب 29، 28، 27 و 26 دیوان عدالت اداری، رسیدگی به شکایت به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی را به علت عدم توجه دعوا به این سازمان رد کرده است و شعب 31، 11 و 7 دیوان عدالت اداری به شرح مندرج در گردش کار رسیدگی به شکایت به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی را به جهت توجه دعوا به سازمان مذکور وارد دانسته است، تعارض محرز می باشد.
ثانیاً: به موجب ماده واحده قانون تعیین وضعیت املاک واقع در طرحهای دولتی و شهرداری ها مصوب 29/8/1367، کلیه وزارتخانه ها، مؤسسات، سازمانها، شرکت های دولتی یا وابسته به دولت و شهرداری ها و مؤسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام باشد مکلفند در طرحهای عمومی یا عمرانی که ضرورت اجرای آنها توسط وزیر یا بالاترین مقام دستگاه اجرایی با رعایت ضوابط مربوطه تصویب و اعلام شده باشد و در اراضی و املاک شرعی و قانونی اشخاص اعم از (حقیقی یا حقوقی) قرار داشته و در داخل محدوده شهرها و شهرک ها و حریم استحفاظی آنها باشد پس از اعلام رسمی وجود طرح، حداکثر ظرف مدت هجده ماه نسبت به انجام معامله قطعی و انتقال اسناد رسمی و پرداخت بها یا عوض آن طبق قوانین مربوط اقدام کنند. همچنین مطابق ماده 10 آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب 24/3/1371، در مورد زمین های موات که در اختیار واجدان شرایط موضوع ماده 7 قانون قرار گرفته و بعداً مورد نیاز طرحی باشد، دستگاه مجری طرح مکلف است نسبت به واگذاری زمین عوض یا پرداخت قیمت عادله آن اقدام کند. نظر به این که مطابق مقررات پیش گفته دستگاه مجری طرح مکلف به پرداخت بها یا عوض زمین است و در پرونده های موضوع تعارض، اراضی شکات در طرح عمرانی سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران قرار نگرفته است تا این سازمان مکلف به پرداخت بها یا عوض زمین باشد، بنابراین آراء شعب 29، 28، 27 و 26 دیوان عدالت اداری بر وارد ندانستن شکایت به طرفیت سازمان مسکن و شهرسازی صادر شده است صحیح و موافق مقررات است. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است. رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدجعفر منتظری