• شماره تماس

    09121013111

  • آدرس

     

مشاهده سوالات حقوقی با برچسب " طلاق "

سوال

من ۵۵سالمه.مهر ماه ۹۳بعداز۳۵سال زندگی مشترک به دلیل اختلافات خیلی شدید و تحمل ۳۵سال زندگی پر از تنش منزل خودمو ترک کردم.در حال حاضر یک دختر بالغ مجرد و یک پسر بالغ مجرد و در منزل خودم با همسرم زندگی میکنم.ناگفته نماند که من با ۳۵سال سابقه بانکداری با سمت رییس حوزه درجه یک بانک صادرات بازنشسته هستم.و علاوه بر داشتن خانه ویلایی که همسرم توش زندگی میکنم چهار واحد اپارتمان دیگه دارم.از بدو خروج از منزل ماهانه نفقه پرداخت کردم.حتی مبلغی بیشتر از مبلغی که دادگاه در شهریور ۹۴برای من تعیین کرد.تا الان هم نفقه پرداخت نشده ندارم.در جریان طلاق تقریبا به مراحل اخر رسیدیم و اجرت المثل هم تعیین شده.توی یک سال گذشته به هر نحوی که بگید اپارتمان گذاشتم برای فروش که حق و حقوق خانمو پرداخت کنم اما بفروش نرفت.از انجاییکه از خانه ویلایی که خانم زندگی میکنه خاطرات خوشی ندارم تصمیم به فروش خونه ویلایی گرفتم و اتفاقا مشتری برای خرید هم فراوان به دلیل ویلایی بودنش.مشگله من اینه که این خانم اجازه ورود مشتری به داخل خونه نمیده و شروع میکنم به فحاشی.با وکیل خودم مشورت کردم و ایشون گفتن که چون مالک خونه هستم بصورت ثبتی و سندی میتونم با فراهم کردن یه خونه دیگه که متناسب باشه این خانمو از ویلایی بلند کنم و چون هنوز همسر من هستش و خرجش به عهده منه نمیتونم تابع نباشه و موظفه که هرجا من بگم بره زندگی کنه.خونه در حال حاضر مشتری داره و مشتاق خرید خونه.خانم پیغام داده با حکم قانونی بیا.ایا من با توجه به اینکه برای این خانم و فرزندانم یک خونه مناسب تهیه کنک این حقو دارم که خانمو با اختیار خودم بلند کنک و نقل مکان بدم؟ایا من که مالک خونه هستم با جکم از دادگاه داشته باشم؟ایا میتونم وقتی این خانم موقع نقل مکان فحاشی کرد به۱۱۰زنگ بزنم و شاکی بشم؟لطفا راهنمایبم کنید و اینکه تا اخر پقت امشب جوابمو بدید چون فردا صبح میخوام براش خونه اجاره کنم.ممنونداره

پاسخ

احتراما در پاسخ به سوالات شما مطالب زیر قابل ذکر می باشد: 1-در مورد اینکه شما مالک هستید شکی نیست لذا می توانید با تهیه منزل جدید و ارسال اظهار نامه برای خانم جهت ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

1- پسری 25 ساله دارم که هنوز بعد از 7 سال تحصیل نتوانسته است مدرک کارشناسی خود را بگیرد. در تابستان 94 وقتی من با پسرم راجع به درس نخواندن او و خود درمانی اش بحث میکردم ابتدا پسرم به تحریک همسرم با من دست به گریبان شد و سپس همسرم وارد دعوا شده و با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که من او را زده ام و فردای آن روز ضمن خودزنی و ایجاد کبودی در انگشت کوچک دست خود به پزشکی قانونی مراجعه نمود و تاییدیه آنها را گرفت و در دادسرا طرح دعوا نمود و دادگاه نیز پس از طی مراحلی من را محکوم نمود. اینجانب به حکم دادگاه اعتراض نموده ام ولی تا کنون نتیجه نهایی اعلام نشده است. 2- چون همسرم از همان زمان از تمکین خاص خودداری میکند من به دادگاه خانواده شکایت کردم ولی چون دادگاه از من شاهد طلب نمود و اینجانب نیز نمیتوانستم شاهدی معرفی کنم شکایت من رد شد. 3- در چند ماه قبل همسرم با مراجعه های مکرر به دادگاه خانواده مطالبه مهریه و اجرت المثل را نموده و اینجانب نیز پس از تعیین آنها توسط دادگاه مبالغ مربوطه را به دادگاه پرداخت نمودم 4- اینک همسرم ضمن ارسال دادخواستی جدید به دادگاه خانواده با استناد به حکم صادره در بند 1 و بدون آنکه هیچ مدرکی ارائه بدهد مدعی شده است که اینجانب دارای " بیماری روانی و اختلال شخصیتی پارانوئید " میباشم و اظهار نموده که ماندن نامبرده در منزل اینجانب متضمن خوف ضرر جانی برای اوست و درخواست صدور حکم مبنی بر تهیه مسکن جدا برای خود نموده است. تقاضا دارم ضمن راهنمایی اینجانب بفرمایید 1-چه راه حلهایی برای اینجانب متصور است 2- من میتوانم متقابلا چه اقداماتی بر علیه همسرم انجام بدهم؟ 3- آیا این درخواست میتواند دلیلی بر این باشد که همسرم میخواهد از تمکین خاص خودداری نماید؟ اگر چه همین الان نیز همسرم از تمکین عام و خاص خودداری میکند

پاسخ

در رابطه با ادعای خانم، قضات با تحقیقات معمول و استفاده از نظر کارشناس رسمی دادگستری و ارجاع امر به ایشان نسبت به ادعای خانم تحقیق کرده و دادخواست وی بر اساس مواد ...

مشاهده پاسخ کامل